خبرگزاری مهر - گروه دین و اندیشه: نظریههای نظامهای سیاسی تشیع و تسنن به همراه زیر مجموعههایشان دو گونه اصلی تفکرات در باب نظام سیاسی مسلمانان هستند که پیدایش و تحولات هر یک و نحوه ارتباط یا مقابله آنان با یکدیگر از فرازهای حساس مباحث سیاسی از جمله اندیشه سیاسی است.
در مورد اطلاقاتی چون نظام خلافت یا امامت و همچنین در اشاره به عالیترین شخص متصدی نظام در این دو گونه، یعنی خلیفه و امام نویسنده دو زمینه بحث را از هم تفکیک میکند. یعنی یکبار در مورد خود نهاد خلافت (تسنن) و امامت(تشیع) گفتگو به میان میآید و یکبار هم در باب ویژگیها و صفات یا وظایف خلیفه (تسنن) و امام (تشیع).
این دو زمینه کاملا جدا از هم نیست ولی برای روشنتر شدن مطالب سعی شده است تا حد امکان این تمایز صورت بگیرد. به کارگیری واژگان خلیفه و امام، نماد قطعی در نظام خلافت و امامت یعنی تسنن و تشیع نبود. در متون اهل سنت بارها خلیفه و امام مترادف هم استعمال شده است.
نظام سیاسی خلافت یا به تعبیری که مطلوب آموزه تشیع است، امامت، تنها نظامهای مسلط نظری و عملی بر مسلمانان نبوده، بلکه نظام سلطنت و آموزشهای هدایت کننده و پشتیبان آن و با پذیرش تفاوتهای شکلی، در کنار نظام خلافت یا به تنهایی و در طول زمان بر بخشهایی از جوامع اسلامی، به ویژه ایران سیطره داشته است.
کتاب در پنج بخش و پانزده فصل سامان یافته است.
فهرست بخشهای این کتاب عبارتند از: نظریههای نظامهای سیاسی، اندیشه سیاسی علمای اهل سنت، ملکداری و اندرزنامه نویسی سیاسی، فلسفه سیاسی - اجتماعی، تاملاتی در زوال و تلاش برای احیا.
نظر شما